شناخت نوجوان

نوجوانی و بلوغ دوره سخت تربیتی برای والدین و همینطور برای فرزندان .
چرا نوجوانان درونگرا میشوند؟ چرا نوجوانان پرخاشگر میشوند؟ چرا نوجوانان بی حوصله میشوند؟
این ها سوالات مشترک والدینی است که فرزند نوجوان دارند اگر شما شناخت خوبی نسبت به نوجوان و دوره نوجوانی نداشته باشید ممکن است این دسته از سوالات برایتان پیش بیایید.
اما اگر این دوران و شرایطش را بشناسید میتوانید با کمی صبوری این دوران را سپری کنید.
حساسترین دوره ی زندگی:
دوره نوجوانی از عموما از 12 سال تا 18 سال طول میکشد.بیشترین مشکلات تربیتی در این دوران شروع میشود.
این دوره مرحله انتقال از کودکی به دوره جوانی و بزرگسالی است. نوجوان از یک طرف تمایلات کودکی را همراه خود دارد از طرفی میل به بزرگی و تصمیم گیری، وجود این دو بعد میتواند او را به شدت شکننده و آرامش روحی او را مختل کند.
با کمی دقت در فرزند نوجوانمان میتوانیم بفهمیم که چه طوفانی درونش به پاست، از یک سو انگیزه های غریزی و عاطفی هر لحظه او را به یک سمت میکشند و از طرفی دیگر انواع دو دلی ها و تردید ها او را با بلاتکلیفی درد آوری همراه میکند.
در بین همه ی این ها چیزی که بیشتر از همه نوجوان را اذیت میکند ابهام و سردرگمی است او برای اولین بار چنین وضعی را تجربه میکند.
فشار های درونی که او تجربه میکند مدام از قدرت روحی او کم میکند او را به شدت حساس و شکننده میکند.
به همین خاطر است که با یک موضوع کوچک و به ظاهر بی اهمیت سریع بهم میریزد و ناراحت میشود.
احساس نوجوان نسبت به والدین:
یکی از اصلی ترین گله و شکایت های نوجوانان در این دوران بی توجهی به خواستها و نظرات آنهاست.
اگر پای درد و دل نوجوانان بنشینید آنها بسیار میگوند که والدین آنها را کودک به حساب می آورند
زبان مشترک والدین و نوجوانان:
اغلب والدین و نوجوانان به این نتیجه میرسند که حرف یکدیگر را متوجه نمیشنود انگار که زبان مشترکی باهم ندارند.
نوجوانان میگویند والدین حرفشان را متوجه نمیشنود و آن ها را کودک به حساب می آورند
و والدین میگویند
فرزندشان وقتی دوره ی ابتدایی را تمام کرد به کلی عوض شده و هرچه نوازشش میکنیم هرچه محبت میکنیم اثر ندارد او ناسازگار شده همیشه با برادر و خواهر کوچکترش مسئله دارد، رابطه اش با خانواده ضعیف تر شده، او درونگرا تر شده و کمتر به درس و مشقش میرسد.
این تمام مشکل از دید والدین است. اگر به دور و اطرافتان هم دقت کنید میبینید اغلب والدین همین مشکلات را با فرزندشان دارند اغلب والدین از همین موضوعات شکایت دارند.
به نظرتان مشکل کجاست ؟
رفتار نوجوان ها یا شناخت والدین ؟
مسلما شناخت والدین، ابتدای صحبت گفتیم در دوره نوجوانی چه تغیرات جسمی و روحی در انتظار نوجوانمان است. پس اگر والدین شناخت و آگاهی داشته باشند نسبت به این دوران میتوانند با کمی صبوری و درایت این دوران را به خوبی سپر کنند.
شناخت والدین نسبت به آموزش نوجوانان اولویت دارد چون اگر والدین فرزندشان را در این دوران نشناسند حتی اگر فرزند کمتر بروز حالت های نوجوانی را داشته باشد ولی باز برای پدر و مادر عجیب است و فکر میکنند فرزندشان را مریض یا دچار مشکل روحی است.
مسیر تغییر والدین:
اگر واقع بینانه نگاه کنیم وقتی شما موضوعی را یاد میگیرید زمان میبرد تا بتوانید آن را عملی و اجرا کنید
پس بهتر است به خودتان و فرزندتان کمی فرصت بدهید تا بتوانید تمامی آموزش ها و یادگیری تان را در این حوزه عملی کنید.
شناخت نوجوان:
یک) شناخت نوجوان:
ابتدا زمانی را مشخص کنید که فقط فرزند نوجوانتان را نگاه کنید و به حالات روحی خواسته ها و دوست داشتی هایش بیشتر توجه کنید.
پیشنهاد میکنم این زمان را تا یک هفته ادامه بدهید، یک هفته به خواسته ها، نظرات و رفتار های او به خوبی دقت کنید.
بعد از این یک هفته چه چیز هایی راجع به او فهمیدید که نمی دانستید؟
او چه زمان هایی بیشتر ناراحت میشود؟
فعالیت دوست داشتنی او چیست؟
اگر توانستید بعد از یک هفته این سوالات را به خوبی و با جزئیات پاسخ بدهید به این معنی است که شما کاملا به فرزندتان توجه کردید.
دو) خوب گوش بدهیم:
مرحله دوم گوش دادن است، در این مرحله وقتی داشتید با فرزندتان صحبت میکردید به خوبی به او توجه کنید و کاملا به او گوش بدهید، به درد و دل هایش به خواسته هایش توجه کنید.
متاسفانه همه جا خوب صحبت کردن را به ما یاد میدهند ما هیچ وقت خوب شنیدن را یاد نمیگیریم
یاد نمیگیریم چطور گوش بدهیم و توجه کنیم این تمرین خوبی برای شناخت اطرافیان است.
وقتی او صحبت میکند از هر وسیله ای دیگر دور باشید گوشی، تلویزیون و … را در سمت دیگر بگذارید و شما فقط به فرزندتان گوش بدهید
برای توجه بیشتر سرتان را تکان بدهید او باید ببیند که شما حرف هایش را میشنوید.
بهتر است عادت خوب گوش دادن را در تمام طول زندگی اجرا کنید با این عادت میتوانید به راحتی حرف های فرزندتان را بشنوید و متقابلا احساس ارزشمندی به فرزندتان بدهید.
سه) صحبت کردن:
همانطور که دیدید مرحله آخر صحبت کردن و نصیحت کردن است، نوجوانان کمتر حرف های ما را میشنوند و در این سن از نصیحت و صحبت های طولانی به شدت گریزان اند پس چه بهتر اگر صحبت های ما به جا و خلاصه باشد
در این صورت فرزندان به خوبی به آنها گوش میدهند و مثل یک هدیه ارزشمند آن را قبول میکنند.
دوره ی نوجوانی دوره بسیار مهم در زندگی والدین و فرزندان است، اگر بتوانیم در این دوران پایه های رابطه ی والدین و فرزندان را قوی کنید میتوانیم انتظار رابطه ی صمیمی در آینده داشته باشیم مثل یک دوست
بهتر است کمی به دوره ی نوجوانی خودتان برگردید و خواسته ها و تمایلات خودتان را در نظر بگیرید، در این صورت میتوانید درک متقابلی نسبت به فرزندتان پیدا کنید
امیدوارم رابطه ی صمیمی بین همه والدین و نوجوانانشان روز به روز شکل بگیرد
دیدگاهتان را بنویسید